ماجرای افشای اطلاعات بیماران در یکی از بیمارستان‌های مشهد چه بود؟ آیین نامه توزیع اینترنتی دارو ابلاغ شد عامل ضرب و شتم شهروندان در یک اتوبوس دستگیر شد کشف جسد خون‌آلود مرد جوان در بزرگراه نشت ۱۰ تن قیر مذاب از تانکر حمل قیر در شهرک عسکریه (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳)+ عکس دفاع معاون وزیر کار از وضعیت دستمزد کارگران | امیدواریم در طرح همسان‌سازی حقوق، حداقل حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی به ۹۰ درصد حقوق کارکنان برسد متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران | دولت برای پرداخت بدهی تامین اجتماعی برنامه‌ریزی کرده است پیام مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به مناسبت روز کارگر: مقام کارگر به فرموده رهبر معظم انقلاب دارای قداست است یک کشته و ۲ مصدوم بر اثر تصادف در جاده ماریان به زاک+عکس پلیس محموله ۲۴۷ کیلوگرمی حشیش در مشهد را کشف کرد (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) عامل ضرب و شتم شهروندان در یک اتوبوس شهری تهران دستگیر شد (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) علت تاخیر پرواز مشهد - تهران هواپیمایی چابهار چه بود؟ (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) وقتی مقتول خواست قاتلش اعدام نشود! خراسان‌رضوی رکورددار حوادث ترافیکی طی هفته گذشته کشف موادغذایی احتکارشده در کاشمر به ارزش بیش‌از ۴.۵ میلیارد ریال پیگیری دادستانی مشهد در خصوص حادثه غرق‌شدگی در یکی از استخرهای این کلانشهر چطور سطح هورمون شادی خود را افزایش دهیم؟ رژیم غذایی برای کودکان ممنوع؛ بهترین راه برای درمان چاقی کودکان تیمارگاه حیات‌وحش استان خراسان‌رضوی راه‌اندازی می‌شود
سرخط خبرها

گاهی اتفاق مال همسایه نیست

  • کد خبر: ۱۷۸۵۷۸
  • ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۷
گاهی اتفاق مال همسایه نیست
بار اول وقتی مادرش را خبر کردم تا ماشینش را جابه جا کند، به جای مادر، ابوالفضل آمد و با غرور پشت فرمان نشست.

با کف دست وسط فرمان را گرفته است. از روی صندلی راننده نیم خیز شده است تا جلو خودرو را ببیند. وقتی نگاه متعجم را می‌بیند، گوشه چشمی نازک می‌کند و باز نیم خیز آینه‌های کناری خودرو را می‌پاید. بالاخره پراید یشمی رنگش را بین دو خودرو در خیابان اسدا... زاده جا می‌دهد.

یاد پسر همسایه مان می‌افتم. ابوالفضل تقریبا شانزده ساله است، اما از یازده سالگی با پی کی مادرش به مدرسه می‌رود. رفت وآمد خواهر کوچک ترش را هم به عهده دارد.

بار اول وقتی مادرش را خبر کردم تا ماشینش را جابه جا کند، به جای مادر، ابوالفضل آمد و با غرور پشت فرمان نشست. چند روز بعد وقتی مادر ابوالفضل را در آسانسور دیدم و از او خواستم اجازه ندهد پسرش رانندگی کند، او با افتخار گفت: «اتفاقا راحتم پسرم خودش میاد ماشینو جابه جا می‌کنه. از بچگی رانندگی دوست داشته. باباشم که پایه یک داره. ابوالفضل ما هم دوس داره پایه یکش رو بگیره.»

نمی‌دانم چرا بعضی از ما فکر می‌کنیم اتفاق مال همسایه است. اگر در اخبار حوادث سرک بکشیم، کم نیستند جوان‌هایی که با یک بی احتیاطی تصادف کرده اند و باعث مرگ یا آسیب رساندن به فردی دیگر شده اند. اگر راننده کم سن وسال بوده و گواهی نامه نداشته باشد، دیگر ماجرا تصادف نیست، به نوعی قتل است.

آینده یک نوجوان یا کودک با تفکر غلط «چیزی نمی‌شود» به فنا می‌رود. شاید ما پدرومادر‌ها هستیم که با دادن اعتمادبه نفس کاذب به بچه ها، آن‌ها را وادار به انجام کار‌هایی می‌کنیم که هنوز وقتش نرسیده است. وقتی پدر‌ها جگرگوشه هایشان را موقع رانندگی روی پایشان می‌نشانند، فرمان را دستش می‌دهند و به او یاد می‌دهند چطور دنده عوض کند، حسابی هم از این موضوع کیفور می‌شوند، خودشان دارند بچه هایشان را به سمت چنین تخلف بزرگی سوق می‌دهند.

همین پدر‌ها اگر کودکشان زمین بخورد، به سمتش می‌دوند، از زمین بلندش می‌کنند، قربان صدقه اش می‌روند، اما فکرش را نمی‌کنند که با این تفکر و رفتار غلط می‌توانند فرزندشان را درگیر چه مشکلات بزرگی کنند. یادمان باشد همیشه اتفاق بد مال همسایه نیست، گاهی خودمان با دست خودمان مسیر زندگی فرزندانمان را تاریک می‌کنیم. هر کاری به وقتش خوب است. این پزدادن‌ها کار دستمان می‌دهد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->